ارسالی ازآقای رامیان
 
شبرنگ

 

 
 
 
 
 
 
 
 
زن و شوهری در طول ۶۰ سال زندگی مشترک، همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند.

 

 

 

در طول این سالیان طولانی آنها راجع به همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از هم پنهان

نمی کردند.

 

تنها چیزی که مانند راز مانده بود، جعبه کفش بالای کمد بود که پیرزن از


شوهرش خواسته بود هیچگاه راجع به آن سوال نکند و تا دم مرگ داخل آن را نبیند.

 روزی حال پیرزن بد شد و مشخص شد که نفس های آخر عمرش است. پیرمرد از او اجازه گرفت و در


جعبه کفش را گشود. از چیزی که در داخل آن دید شگفت زده شد!

 

دو عروسک و شصت هزار دلار پول نقد! با تعجب راجع به عروسک ها و پول ها از همسرش پرسید.

 

 

 

 

 

 

 

  نصیحتم کرد و گفت: خویشتندار باش و هرگاه شوهرت تو را عصبانی کرد چیزی نگو و فقط یک عروسک درست


کن پیرزن لبخندی زد و گفت: ۶۰ سال پیش وقتی با تو ازدواج می کردم،

مادرم

 

 

 

 

 پیرمرد لبخندی زد و گفت:

 

خوشحالم که در طول این ۶۰ سال زندگی مشترک تو فقط دو

عروسک درست کرده ای! پیرزن خنده تلخی کرد و گفت: هیچ

 

می دانی این پول ها از کجا آمده است؟

 پیرمرد کنجکاوانه جواب داد: نه نمی دانم. از کجا؟

 

 

 

 پیرزن نگاهش را به چشمان پیرمرد دوخت و گفت: از فروش عروسک هایی که طی

این مدت درست کرده ام!

 


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
17 آبان 1391برچسب:, :: 21:22

درباره وبلاگ


این وبلاگ برای همه ی برو بچ باغبانی بخصوص 88 ته و صدالبته همه دوستانی که لطف میکنن و به ما سر میزنن. از همتون ممنونم.
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همکلاسی و آدرس baghbaniha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.